English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6063 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turn-off U نقطه تحول
turn-offs U نقطه تحول
turn off U نقطه تحول
landmarks U نقطه تحول تاریخ
landmark U نقطه تحول تاریخ
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
vicissitude U تحول
transition U تحول
transitions U تحول
upheaval U تحول
sublation U تحول
mutations U تحول
upheavals U تحول
mutation U تحول
solstitium U تحول
solstice U تحول
computer revolution U تحول کامپیوتر
heat of transformation U گرمای تحول
absorption transition U تحول جذب
information revolution U تحول اطلاعات
transition temperature U دمای تحول
vicissitudinous U تحول پذیر
transformism U تحول گرایی
isothermal process U تحول همدما
mutation U تحول طغیان
mutations U تحول طغیان
transition time U زمان تحول
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
transmogrification U تغییر شکل تحول
phase U دوره تحول وتغییر
pseudomorphism U تحول بشکل کاذب
evolution U تحول تکامل تدریجی
isothermal process U تحول در دمای ثابت
phased U دوره تحول وتغییر
phases U دوره تحول وتغییر
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
solstitial U دارای دوره تحول کوتاه
upthrow U بطرف بالاانداختن تحول شدید
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
incisive U قاطع
secs U خط قاطع
definitely U قاطع
categorical U قاطع
sec U خط قاطع
conclusive U قاطع
categoric U قاطع
secant U قاطع
peremptory U قاطع
overbearing U قاطع
judicial U قاطع
final U قاطع
crucially U قاطع
decisive U قاطع
transverse U خط قاطع
definitive U قاطع
crucial U قاطع
decretive U قاطع
finals U قاطع
decretory U قاطع
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
clinches U قاطع ساختن
clinched U قاطع ساختن
clinching U قاطع ساختن
diagonal U قاطع دو زاویه
conclusive evidence U دلیل قاطع
highway robber U قاطع الطریق
secant line U خط قاطع [ریاضی]
cut and dried <idiom> U تصمیم قاطع
clinch U قاطع ساختن
sockdologer U ضربت قاطع
conclusive evidence U مدرک قاطع
peremptory undertaking U تعهد قاطع
sockdolager U ضربت قاطع
trenchant U قاطع قطعی
casting vote U رای قاطع
casting votes U رای قاطع
magistral U قاطع قطعی
to turn the scale U قاطع بودن
secant U خط قاطع متقاطع
floorer U دلیل قاطع
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
clincher U قیچی کننده قاطع
clinchers U قیچی کننده قاطع
predominating U نفوذ قاطع داشتن
predominate U نفوذ قاطع داشتن
predominated U نفوذ قاطع داشتن
last word U بیان یا رفتار قاطع
predominates U نفوذ قاطع داشتن
unanswerable U قاطع دندان شکن
prima facie evidence U مدرک به فاهر قاطع
categorically U بطور قاطع یا قطعی
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
knockout U ویران کردن ضربت قاطع
biocid U قاطع حیات کشنده حشرات
whop U بطور قاطع شکست دادن
knockouts U ویران کردن ضربت قاطع
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
predominate U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated U دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
handover U تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
processes U مرحله
step U مرحله
scenes U مرحله
phase U مرحله
stepping U مرحله
grades U مرحله
grade U مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
rung U مرحله
scene U مرحله
stages U مرحله
phased U مرحله
stage U مرحله
phases U مرحله
process U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
stroked U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
instar U مرحله
stroke U مرحله
stepping U مرحله رتبه
initiation sequence U مرحله اغازی
training cycle U مرحله اموزش
phallic stage U مرحله التی
milestone U مرحله برجسته
anal stage U مرحله مقعدی
milestones U مرحله برجسته
grades U مرحله گراد
an anxious time U مرحله پر اضطراب
grade U مرحله گراد
termination phase U مرحله پایانی
termination stage U مرحله پایانی
assault phase U مرحله هجوم
oedipal stage U مرحله ادیپی
one step operation U عمل تک مرحله
intake stroke U مرحله مکش
step U مرحله پایه
home stretch U مرحله نهایی
power stroke U مرحله قدرت
oral stage U مرحله دهانی
propagation sequence U مرحله انتشار
output stage U مرحله خروجی
genital phase U مرحله تناسلی
step U مرحله رتبه
buffer stage U مرحله میانگیر
intake stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
induction stroke U مرحله تنفس
in the first instance U در مرحله اول
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com